آهیانه

ساکن اقیانوس آرام

آهیانه

ساکن اقیانوس آرام

پیام های کوتاه
  • ۱ ارديبهشت ۹۸ , ۰۲:۰۸
    .
  • ۲۱ فروردين ۹۸ , ۱۹:۵۷
    رویش
  • ۲۲ اسفند ۹۵ , ۰۱:۰۴
    دل

"عروس مرده"

دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۴۲ ب.ظ

به چشم هایم نگاه کرد و دنبالم گشت. پیدام که کرد گفت "تنهایى بزرگترین اضطراب انسان در همه ى دوران ها بوده, راضیه" لحن گفتن اسمم در صدایش تکیه اى دارد؛ آرام و مطمئن. توى صندلى چرخانش ثابت شده بود و خیز برداشته بود سمت من. نگاهش هم سطح من بود و از آن شیطنت رندانه که موقع حرف کشیدن از آدم سراغ خودش و صندلى ش مى آمد خبرى نبود. صداقت محض بود. براى همین در من نفوذ کرد و قلبم را درید...

.

                     عروس مرده

.

پ.ن) قبل از اینکه از مطبش بیرون بیایم, ازم خواست هر روز و هر شب قرصهایم را بخورم. در خواستنش ترحم, عدم اطمینان, و نگرانى بود. طورى که مادرانه مى ترسید بى خیالش شوم و نسخه را حتى نپیچم...

پ.ن) سعى کرد و چیزى بهش نگفتم.

.

  • Pacific ocean

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی